سجاده انداخنم تا نماز عشق بخوانم،

اشکانم از گونه های تب دارم بی اختیار فرو ریختند

هنوز شیفته و تشنه ی با تو بودن بودم که رفتی......

یک دقیقه سکوت به احترام روزهای انگشت شماری که با هم داشتیم

تو با چشمانی باز و دلی پر از نور و ایمان رفتی

و من سعی کردم قدم در جای قدم های تو بگذارم

هرچند فاصله مان دور است

اما با این اطمینان که به هم خواهیم رسید.
5 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/05/14 - 23:26 در Art